اگر بخواهم فیلمی را نام ببرم که واقعا رویم تأثیرگذاشته باید از آمادئوس نام ببرم. یادم میآید همان سالی که دیدمش یک هفته مریض شدم. بهخصوص سر آن تکهی آخر که موتسارت مشغول نوشتن رکوئیم بود واقعاً داشتم از دست میرفتم!

به گزارش همشهری آنلاین، علیرضا عصار یک فیلمبین کاملاً حرفهای است! سالی نزدیک به ۸۰۰ فیلم میبیند و هر زمانی که در استودیو نباشد یا کنسرت نداشته باشد، میشود او را در حال فیلمدیدن گیر انداخت. باید خیلی فیلمبین باشی و ضمناً در جریان ریز فیلمهای روز هم باشی تا بتوانی پابهپایش بیایی! طبیعی است که چنین آدمی با این میزان علاقه به سینما پیشنهاد گفتوگو دربارهی آن را رد نکند. عصار معتقد است اگر قرار باشد جز موسیقی فقط یک چیز را در دنیا انتخاب کند بیشک آن سینما خواهد بود. خودش را به هیچ ژانر و بازیگر و کارگردانی محدود نمیکند و صرفاً فاکتور خوشساختبودن برای فیلمدیدن او کافی است. کاناپهی کرمرنگ خانهاش که روبهروی یک السیدی بزرگ است جای اصلی فیلم دیدن اوست، هرچند تنها جایی نیست که به تماشای فیلم میپردازد. سالنهای سینماهای خارج از ایران از پاتوقهای همیشگی او برای فیلمدیدن محسوب میشوند و او در هر سفرش نزدیک به ۲۰ فیلم تماشا میکند. بااینحال همیشه موسیقی برایش در درجهی اول اهمیت بوده است و هیچوقت سینما آنقدر در زندگیاش قدرتمند نشده است که او را به خود بکشاند و هوس حضور در آن را مثل خیلی از خوانندههای دیگر پیدا کند. این گفتگو در اسفند ماه سال ۱۳۹۰ در مجله همشهری ۲۴ انجام شده است.
بیشتر چه زمانهایی فیلم میبینید؟
علیرضا عصار: واقعیتش این است که من اغلب روزی دو فیلم تماشا میکنم.
با این حساب کسی هست که همیشه برایتان فیلم میآورد!
عصار: هم دانلود میکنم و هم میخرم.
پس فیلمهای جدید را حتماً میبینید.
عصار: بیشتر فیلمهای جدید را میبینم چون از میان فیلمهای کلاسیک آنهایی را که دوست دارم حتماً قبلاً چندین و چندبار تماشا کردهام.
اینجور که معلوم است شمایکی از علاقهمندان فیلمهای تاریخ سینما هم هستید؟
عصار: خیلی زیاد. هنوز هم وقتهایی پیش میآید که من بنشینم و فیلمهایی را که دوست دارم دوباره تماشا کنم و خاطرههایم تازه شوند. برای من در تماشای فیلم چند شاخصه وجود دارد: یا باید آرتیستش را خیلی دوست داشته باشم یا کارگردانش یا آهنگسازش. معمولاً یکی از این سه برایم آنقدر مهم میشود که به تماشای آن مینشینم.
از آن دستهای نیستید که فقط به هوای بازیگر فیلم میبینند؟
عصار: بههرحال چندین نفر هستند که فیلمهایشان را دنبال میکنم و دوستشان دارم. وقتی از آنها کار جدیدی میآید سعی میکنم حتماً آن را ببینم.
میشود مثال بزنید؟
عصار: بازیهای آنتونی هاپکینز را خیلی دوست دارم. از میان هنرپیشههایی که مُهر صنعتی هم روی پیشانیشان خورده چندتایی را میپسندم مثل بروس ویلیس، براد پیت، تام کروز. اتفاقاً کارهایشان برایم خیلی هم جالب هستند و گاهی برایم عجیب است حرفهایی که دربارهشان زده میشود؛ مثل اینکه تام کروز هنرپیشه نیست. بارها برای من پیش آمده که وقتی فیلم جدیدی ندارم و میخواهم از میان فیلمهای قدیمیتر فیلمی را تماشا کنم آخرین سامورایی را ببینم. واقعاً آن را دوست دارم. یا مثلاً از بازی جرج کلونی خوشم میآید. بهخصوص فیلم آخرش که اتفاقاً نامزد اسکار هم انگار هست. قطعاً خیلی از اسامی را الان یادم نمیآید وگرنه باز هم بازیگرانی هستند که کارهایشان را دوست دارم.
از میان بازیگران خانم چطور؟
عصار: به عنوان آرتیست مریل استریپ و هلن میرن را بسیار قبول دارم. گاهی هست که شما فیلم را به عنوان یک پدیدهی جدی میبینید یا اینکه دنبال یک پیام محتوایی هستید مثل همین فیلم آخر جرج کلونی. اما زمانهایی هم هست که شما یک فیلم اکشن خوشساخت هالیوودی را تماشا میکنید که برای وقتگذرانی عالی است. مثل سالت. اینکه میگویم دوست دارم به این دلیل است که اغلب این افراد در فیلمهایی بازی میکنند که اگر حاوی پیام ویژهای نیستند لااقل بسیار خوشساختند. ضمن اینکه همهی تولیدات هنری در جهان هم الزاماً حاوی پیام نیستند.
آثار سینمای ایران را هم دنبال میکنید؟
عصار: خیلی کم.
چرا؟
عصار: خیلی با طبع من جور نیستند.
اتفاقاً فیلمهایی که امسال اکران شدند خیلیها را، حتی افرادی را هم که خیلی با سینمای ایران ارتباط برقرار نمیکنند و سینمای خارج از ایران را ترجیح میدهند جذب کردند.
عصار: ببینید وقتی واژهی «خارجی» استفاده میشود ناخودآگاه حواسها پرتِ هالیوود میشود در حالیکه من فقط سینمای هالیوود را دنبال نمیکنم. من سینمای کره جنوبی را هم میبینم و خیلی دوست دارم. سینمای مستقل اروپا، سینمای فرانسه، آثار کارگردانانی امثال لوک بسون، کیم کیدوک و پدرو آلمودوار را تعقیب میکنم و همیشه کنجکاو هستم بدانم فیلم بعدیای که میسازند چیست.
منطورم سینمای غیرایرانی بود.
عصار: کلاً سینمای ایران را علیرغم اینکه بسیاری از اهالی آن از دوستان خوبم هستند به آن معنا تعقیب نمیکنم. البته فیلمهایی را که همه میبینند و تعریف میکنند من هم میبینم و اتفاقاً خیلی خوشحال شدم که فیلم آخر آقای فرهادی اینقدر موفقیت کسب کرده. آن را دیدم و خیلی خیلی دوستش داشتم. نظر شخصیام این است که این تیپ فیلمها، داستانها و بازیها به سینمای ما اعتبار میدهد. یعنی ما را از آن فضای خاص سینمای فارسی دور میکند. من جدایی نادر از سیمین را از دربارهی الی… هم بیشتر دوست داشتم در حالیکه خیلیها را میشناسم که دربارهی الی… را بیشتر میپسندند.
فیلمهای خوب دیگری را هم که اخیراً اکران شدند دیدید؟ مثل سعادتآباد یا یه حبه قند؟
عصار: نه، متأسفانه ندیدهام. میدانید من سینما نمیروم و همین مسئله یکی از دلایلی است که فیلمهای ایرانی را نمیبینم.
چرا؟
عصار: سختم است. بنابراین باید صبر کنم تا فیلمهای ایرانی وارد شبکهی خانگی شوند و آنوقت آنها را تماشا کنم. آن موقع هم چون باید از میانشان فیلمها را گزینش کنم، فرصت نمیکنم همهی فیلمهای ایرانی روز را ببینم. مگر سعادتآباد و یه حبه قند وارد شبکهی خانگی شدهاند؟
نه، هنوز روی اکران هستند.
عصار: آخرین فیلمی که دیویدی شده و دیدهام ورود آقایان ممنوع بود.
خوشتان آمد؟
عصار: آره خوب بود! به هر حال رامبد جوان دوست قدیمی و بسیار بااستعدادم است و از این کارش هم خوشم آمد.
کلاً روی پرده فیلم دیدن را دوست دارید؟
عصار: خیلی زیاد.
وقتی خارج از ایران هستید زیاد سینما میروید؟
عصار: بسیار زیاد. در سفرهای کوتاهی که میروم عمدهی وقتم را در سینما میگذرانم. شده است در یک روز چهارتا فیلم را پشت سر هم در سینما دیدهام.
فیلمهای سهبعدی هم میبینید؟
عصار: بله، اتفاقاً در همین سفر اخیرم که سه – چهار ماه طول کشید اکثر فیلمهای جدید را _۱۷-۱۸ فیلم_ تماشا کردم. فیلمهای سهبعدی هم دیدم. ترانسفورمرز، پاندای کونگفوکار ۲ و گرین لنترن از این دستهاند. اتفاقاً در همان زمان که من خارج بودم چندین اکشن پرخرج و درستوحسابی هم روی اکران بودند ازجمله دزدان دریایی کارائیب ۴.
با این حساب مشکلتان بیشتر با سالنهای سینمای ایران است.
عصار: مجموعهای از دلایل را دارم که عمدهی آن مربوط به کیفیت سالنها میشود.
شما از معدود خوانندههای پاپی هستید که وارد سینما نشدهاید، با اینکه میشود بهراحتی حدس زد که پیشنهادهایتان کم نبوده است. چرا هیچوقت این اتفاق نیفتاده؟
عصار: بله، خیلی پیشنهاد داشتهام اما هیچوقت پیش نیامده است. راستش پیش از این یکبار به این سؤال جواب دادهام که احتمالاً به صدای من فیلمهای اکشن خون و خونریزی میآید، در ایران هم از اینجور فیلمها خیلی نمیسازند.
اصلاً حضور در سینما برایتان جالب هست؟
عصار: نه آنقدرها اما اگر یک روزی بیاید که فیلمی ساخته شود و احساس کنم که با فیلمی مواجهم که محتوای آن به صدای من میآید، چهبسا که آن را قبول کنم. گاردی نسبت به حضور در سینما ندارم. مورد مناسبش که پیش بیاید حتماً آن را قبول خواهم کرد.
بیشتر چه زمانی فیلم میبینید؟
عصار: شبها. بیشتر شب تا صبح.
بیشتر دوست دارید با چه کسانی فیلم ببینید؟
عصار: تنهایی فیلم دیدن را بیشتر دوست دارم. زیاد پیش میآید که با دوستان یا خانواده هم فیلم ببینم اما تنهایی را ترجیح میدهم.
بیشتر چه سبک فیلمهایی را دوست دارید؟
عصار: شاید این جواب کمی عجیب به نظر برسد اما من فیلمهای اکشن را خیلی دوست دارم و کاریاش هم نمیتوانم بکنم. جدای از این برایم فیلمساز هم مهم است. مثلاً فیلمهای الیور استون را با اینکه همهشان هم اکشن نیستند میپسندم. درمجموع محدودیتی برای ژانر قایل نیستم. فیلم خوشساخت باشد دوستش دارم.
در میان کارگردانان ایرانی بیشتر دلتان میخواهد کارهای کدام فیلمسازان را دنبال کنید؟
عصار: خوشبختانه آثار خوب در سینمای ایران اصلاً کم نیستند. من وقتی به سینمای ایران فکر میکنم هامون در خاطرم میآید. این فیلم حلقهی بسیار محکمی بین نسل من و سینمای ایران بود؛ چراکه حتی آنهایی هم که چندان اهل سینما نبودند وقتی این فیلم اکران شد جذب سینما شدند. فیلمیکه واقعاً تأثیرگذار بود و هنوز هم برای نسل من فیلم مهمی است.
اینطور که شما صحبت میکنید احتمالاً هامون مهمترین فیلم ایرانیزندگی شماست.
عصار: شاید این را بشود گفت اما من از کرخه تا راین و آژانس شیشهای را هم خیلی دوست دارم و این علاقهی من ربطی به اینکه بسیار به بازیهای آقای پرستویی علاقهمندم ندارد. واقعاً خود فیلمها را دوست داشتم. جدایی نادر از سیمین هم همینطور. اینها بارزترین انتخابهای من هستند.
در میان فیلمهای قدیمیتر چطور؟
عصار: خیلی زیادند. قیصر، گوزنها را دوست دارم. سوتهدلان، رگبار و اجارهنشینها را هم همینطور. یادم میآید که با آقای حسین سرشار در تئاتر پیروزی در شیکاگو به کارگردانی آقای داوود رشیدی همکار بودم. ایشان قرار بود در بخشهایی از این کار بخوانند و من هم پیانو میزدم. به واسطهی این کار، ما ارتباط نزدیکی با هم پیدا کردیم و من چندینبار به خانهی ایشان رفتم و خاطرات خیلی خوبی از ایشان دارم. روحشان شاد. میخواهم این را بگویم که خیلی وقتها علایق جانبی که ربطی هم به سینما ندارند روی دوستداشتن فیلمها و شیوهی نگاهکردن به آنها تأثیر میگذارند. مثلاً من چون بازی آقای فرخنژاد و هم خودشان را دوست دارم، با دید دیگری به تماشای فیلمهایشان مینشینم. تصور میکنم که مجموعهای از چنین چیزهایی است که سلیقهی سینمایی یک فرد را میسازد. نهفقط در سینما بلکه در موسیقی هم همین است. اگر یکی از من خوشش نیاید اصلاً به این معنا نیست که او آدم بدی است یا من خوانندهی بدی هستم بلکه صرفاً سلیقهی او اینطوری است. شاید به همین دلیل است که خیلیها مادر را بیشتر دوست دارند اما من سوتهدلان مرحوم حاتمی را ترجیح میدهم.
از میان بازیگران چطور؟
عصار: راستش خیلیهایشان دوستانم هستند و همین باعث میشود که نسبت به آنها سمپاتی داشته باشم و فیلمهایشان را با دید دیگری دنبال کنم. بهرام رادان، حامد بهداد و خیلیهای دیگر از دوستانم هستند که هم خودشان را دوست دارم و هم بازیها و فیلمهایشان را. کارهایشان را هم دنبال میکنم اما مثلاً شهاب حسینی را با اینکه از نزدیک هم نمیشناسم اما خیلی بازیهایش را دوست دارم. جدا از همهی اینها بازی آقای فرخنژاد را طور دیگری دوست دارم و برایم عزیزند. یادم میآید اولینباری که بازیشان را دیدم در عروس آتش بود که تا پیش از آن اصلاً ایشان را از نزدیک ندیده بودم. واقعاً از تماشای آن فیلم کیف کردم. بعد ایشان لطف کردند و به کنسرت من آمدند و من بهشان گفتم که چقدر از دیدن بازیشان لذت بردهام و ایشان هم به من لطف کردند و گفتند که صدای من را دوست دارند. از آنجا به بعد با هم دوست شدیم. اما کلاً ایشان به نظر من آرتیست بسیار خوب و هنرمندی قابلاعتماد و قابلاعتنا هستند.
بسیاری از فیلمها بهخصوص در سالهای اخیر دربارهی اهل موسیقی ساخته شدهاند، اما اکثراً تصویری که از آنها ارائه میشود، تصویری است از یک روانپریش یا معتاد یا انسانی که بههرروی، رو به اضمحلال است. البته ممکن است یکی از دلایل این اتفاق این باشد که زندگی آدمهای نرمال این رشته آنچنان بار دراماتیک ندارد که بشود از رویش فیلم ساخت اما خلافش هم کم نبوده است. شما به عنوان یک موزیسین از تماشای این تصویر ناراحت میشوید؟
عصار: ببینید سینمای ایران را نمیدانم اما در سینمای جهان اکثر فیلمهایی که در این زمینه ساخته میشوند مثل ری – دربارهی ری چارلز – براساس واقعیت هستند. درواقع این افراد اسطورههایی بودند که زندگی نرمالی داشتند و در سینما هم همان تصویر از آنها ارائه میشود. راستش به نظرم این محدود به تصویری که از اهل موسیقی ارائه میشود نیست و بیشتر مربوط به اهالی هنر است. کما اینکه تصویری که از ونگوگ یا مودیلیانی هم داده میشود نرمال نیست. اگر فیلمی دربارهی زندگی پیکاسو ساخته شود همینطور خواهد بود. اما مثلاً من زندگی بتهوون را بارها در کتابها خواندهام. وقتی هم که فیلمش را میبینم میدانم که همینطور بوده است. یا نمونهی بارزش فیلم آمادئوس که زندگینامهی موتسارت است. فیلمی بسیار درخشان، بازیهای فوقالعاده، فیلمنامه و متن عالی. خب موتسارت همینجوری بوده دیگر! اما اگر قرار باشد به این سؤال، یککلمهای جواب بدهم باید بگویم که مشکلی با این فیلمها ندارم و دوستشان دارم.
هیچوقت در میان همین فیلمها، چیزی بوده که فکرتان را تا چندین روز مشغول خودش کرده باشد، شاید به دلیل همذاتپنداری یا احساس مشترک، یا درک عمیقی که میان شما و تصویر آن شخصیت به وجود میآید؟
عصار: بله، راستش جالب بودن این فیلمها بیشتر از این جهت است که ببینم این افراد چه مسیری را طی کردهاند که به اینجا رسیدهاند. شاید مقایسهای هم که این میان اتفاق میافتد جالب توجه باشد و این سؤال همیشگی که او چه مسیری را رفته و به کجا رسیده و ما چه مسیری را رفتیم و به کجا رسیدیم. ضمن اینکه ما در ایران اصولاً در تصویرکردن زندگی هنرمندان محدودیت داریم واکثراً به هزارویک دلیل نمیتوانیم واقعیت زندگی آنها را بسازیم؛ وگرنه مگر کم بودند آهنگسازها و موسیقیدانهای ایرانی که میشد دربارهشان فیلم ساخت؟ شاید به همین دلیل است که وقتی آدم فیلمهایی از این دست را میبیند با وجود تفاوتهای فرهنگی بیشتر به مسیر زندگی شخصیتهایشان فکر میکند. در میان این فیلمها همین فیلم آمادئوس را که گفتم خیلی دوست دارم.
میانهتان با فیلمهای دوبلهشده چطور است؟
عصار: خیلی دوست دارم بهخصوص اینکه دوبلهی ایران ازجمله دوبلههای خیلی خوب است. مثلاً واقعاً مجموعهی کارهای جری لوئیس جزو علاقههایم هستند. با اینکه زبان اصلیشان را هم دارم اما واقعاً دوبلهشان چیز دیگری است.
پس آرشیویست هم هستید.
عصار: بله! فیلمهایی را که دوست دارم جمع میکنم چون خیلی پیش میآید که دلم بخواهد دوباره آنها را ببینم.
پیش آمده که تأثیر فیلمی آنقدر زیاد باشد که وقتی پشت ساز مینشینید تأثیرش را حس کنید؟
عصار: زیاد! آنقدر که مثلاً یک هفته پشت پیانو ننشستهام!
منظورم این بود که مثلاً منجر به ساخت یک قطعه شده باشد.
عصار: قطعاً اگر بخواهم فیلمی را نام ببرم که از این جنس تأثیرگذاری رویم داشته، باید آمادئوس را بار دیگر نام ببرم. یادم میآید همان سالی که دیدمش یک هفته مریض شدم. بهخصوص سر آن تکهی آخر که موتسارت مشغول نوشتن رکوئیم بود واقعاً داشتم از دست میرفتم! دلم میخواست سرم را به دیوار بکوبم. خیلی از این دست فیلمها بودهاند که رویم تأثیر بگذارند اما راستش الان خاطرم نمیآید چون بیرونکشیدن یک عنوان فیلم از میان این تعداد زیادی که من هرشب میبینم کار بسیار سختی است. یادم میآید فیلمهایی مثل ژاکت یا برخورد را وقتی دیدم بسیار رویم تأثیر گذاشتند و مرا درگیر خودم کردند. مسئله این است که من بهجز فیلم، سریال هم خیلی میبینم.
بیخود نیست که دیر به دیر آلبوم منتشر میکنید!
عصار: واقعاً! تقریبا همهی سریالهای خوب را دیدهام.
طرفدار کدام سریال هستید؟
عصار: صددرصد طرفدار دوستان هستم.
در میان جدیدترها؟
عصار: من کلاً بیستوچهاری هستم. فرار از زندان، لاست و خیلیهای دیگر را دیدهام اما شدیداً جک باوئری هستم. یادم میآید وقتی فصل دوم ۲۴ آمد من آن را واقعاً بیوقفه در ۲۴ ساعت روی همین کاناپه دیدم. همینجا غذا خوردم، همینجا بودم تا تمام شد و بعد بیهوش شدم. باورتان میشود؟
یک سؤال مهم در پایان، اینکه در میان آهنگسازان سینما آثار کدامیکیشان نظرتان را جلب میکند؟
عصار: عاشق انیو موریکونه هستم، به نظرم جان ویلیامز بینظیراست، جیمز هورنر هم فوقالعاده است. اما من طرفدار موریکونه هستم درنهایت.
کد خبر 779249 منبع: همشهری آنلاین
-
بابک حمیدیان چگونه بازیگر شد؟ | به خاطر رنگ چشمهایم وارد سینما نشدم
-
بازخوانی گفتوگویی با علیرضا عصار ؛ تنهایی فیلم دیدن را بیشتر دوست دارم
-
لایحه حجاب تصویب شود آشوب خواهد شد! | از این قانون صرف نظر کنید
-
سخنگوی دولت: قیمت نان متناسب سازی شده است
-
تصاویر | خوش و بش خاص شریعتمداری با رئیسی، حضور رئیس دفتر خاتمی و تقدیر متفاوت از احمد توکلی در جشنواره رسانهایها
-
اعدام ۵ متجـاوز به عنف در مرند
-
پلمب آرایشگاه مردانه به دلیل آرایش سر یک خانم و پخش موسیقی غربی در محرم | توضیحات یک مقام امنیتی ؛ پرونده به دستگاه قضایی رفت
-
حرفهای تند گل محمدی؛ فوتبال ایران را تعطیل کنید | بازگشت آل کثیر؟ ؛ مازاد تیمها را نمیگیرم | کار کامیابینیا غیرحرفهای بود | منتظر باقری میمانیم
-
سفیر حقیر بریتانیا | نمایش بیربط پرچم ۸ کشور در ایران به عنوان مدعیالعموم!
-
لایحه حجاب تصویب شود آشوب خواهد شد! | از این قانون صرف نظر کنید
-
طارمی میان غولهای رقیب دست به دست شد | انتقال دقیقه نودی ستاره ایرانی پورتو
-
گفتند مشکل سیاسیات را حل کن به استقلال بیا | به هاشمینسب التماس کردم به تیم بیاید
-
تصاویر بارش شدید باران در اصفهان؛ مردم غافلگیر شدند | واکنش جالب فیلمبردار
-
عکسهای زیرخاکی از شهر تبریز ؛ ۱۰۰ سال پیش، اواخر دوره قاجار
-
تصاویر ۲ تعمیرکار هواپیماهای نظامی ایران با حدود یک متر قد! | کوچکترین تعمیرکاران هواپیماهای نظامی ؛ هر دو مهندس پروازند و حالا دست به آچار …
-
الهلال به سیم آخر زد؛ پیشنهاد ۹،۳۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومانی برای شکار دیوانهوار یک ستاره
-
عکس | برای اولین بار؛ کریس رونالدو رسماً در لیگ قهرمانان آسیا
-
درنده ترین ماهی دنیا کروکودیل هم شکار می کند
-
خرید خبرساز و عجیب استقلال فسخ می کند؟ | تصمیم مهم نکونام قبل از آغاز فصل